تو رو خدا هرچیزی که پیشنهاد میشود را نگوییم میدانم!
لطفا تو هر حوزهای اظهار نظر نکنیم! خواهش میکنم شایعه نسازیم! تمنا میکنم هر نوع مقایسهای را انجام ندهیم!
یکی از بیماری بزرگ بشر امروزی این است که همواره میگوید، میدانم!
دانشگاههای ما نتوانستن انسان و انسانیت را فرهنگ کرده و توسعه دهند اما ما تا توانستیم انسان متولد کردیم، که نسلی پر ادعا و کم خاصیتاند! نسلی بی هویت و جدا از فرهنگ خویش! گویی به بیماری چه کنم دچار هستیم ولی ابراز نمیکنیم که نمیدانیم و جالب اینجاست که در هر حوزهای هم کاملا حق به جانب در اندیشهی اثبات مدعای خویش هستیم.
بر هم میتازیم و بر نداشتهها و داشتههای واهی خود میبالیم و برای هر رویدادی که اگر آموزشی هم باشد میگوییم من نیاز ندارم چون میدانم! کتاب هم نمی خوانیم جای خود.
کم مدیر بیسواد و کم سواد داریم، کم انسان نادان و جاهل داریم، کم همسایه مدعی و بی ادب داریم، کم گدای ثروت و ثروتمندِ گدا داریم، کم آدم عصبی و یک دنده داریم، کم مرد بد دهن داریم، کم زنِ بی تعهد داریم، کم کاسبِ بی اخلاق داریم، کم پلیس فاسد داریم، کم ...
یکی محض رضای خدای بگه چی زیاد داریم! بلکه ما راضی بشیم به اینکه و بپذیریم همه، همه چیز را به نسبت میدانند!...
و تمام آنچه از نداشتههایمان گفتم ریشه در ندانستههایمان دارد. .
درود بر آگاهی، بینش، بصیرت و انسانیت. (یهویی از منم منم ها و میدونمها نوشتم)
دیدگاهتان را بنویسید